پاتوق سنتر

پاتوق سنتر; پاتوق همه...

پاتوق سنتر

پاتوق سنتر; پاتوق همه...

خاطرات طنز در دوران دفاع مقدس۱

پسرخاله زن عموی باجناق
یک روز سید حسن حسینی از بچه‌های گردان رفته بود ته دره‌ای برای ما یخ بیاورد. موقع برگشتن، عراقی‌‌ها پیش پای او را با خمپاره هدف گرفتن، همه سراسیمه از سنگر آمدیم بیرون، خبری از سید نبود، بغض گلوی ما را گرفت بدون شک شهید شده بود.  آماده می‌شدیم برویم پائین که حسن بلند شد و لباسهایش را تکاند، پرسیدیم: «حسن چه شد؟»
گفت: «با حضرت عزرائیل آشنا در آمدیم، پسرخاله زن عموی باجناق خواهرزاده نانوای محلمان بود. خیلی شرمنده شد، فکر نمی‌کرد من باشم والا امکان نداشت بگذارد بیایم. هرطور بود مرا نگه میداشت!»


خاطرات زیبا و جالب بیشتر در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

عنوان ندارد...!

شهید حمید باکری ( قائم مقام لشگر 10 عاشورا ) در قسمتی از وصیت نامه خود آورده است:

دعا کنید که خداوند شهادت را نصیب شما کند که در غیر این صورت زمانی فرامیرسد که جنگ تمام می شود و رزمندگان سه دسته می شوند:

۱- دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر میخیزند و از گذشته خود پشیمان اند.

۲- دسته ای راه بی تفاوتی را برمیگزینند و در زندگی مادی غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند.

۳- دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت غصه ها و مصائب دق خواهند کرد.

خاطرات طنز در دوران دفاع مقدس

خاطرات طنز در دوران دفاع مقدس


دو تا از بچه‌های گردان، غولی را همراه خودشان آورده بودند و‌های های می‌خندیدند. گفتم: «این کیه؟»

گفتند: «عراقی»
گفتم: «چطوری اسیرش کردید؟» می‌خندیدند.
گفتند: «از شب عملیات پنهان شده بود. تشنگی فشار آورده با لباس بسیجی‌ها آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته بود. پول داده بود!»
اینطوری لو رفته بود. بچه‌ها هنوز می‌خندیدند.


خاطرات زیبای دیگر در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

عکسهایی از حماقت شیطان پرستان


عکس های بیشتر و متنوع در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

روایت رضا رشیدپور از ممنوع التصویر شدن در صداوسیما

اتفاقا من خداراشکر می کنم که آنقدر مهم شده ام (!) که پخش چند ثانیه از تصویر بنده می تواند برای مدیران بزرگواری که احتمالا مسئولیتهای دیگری هم دارند محل تدبیر و تصمیم واقع شود !


چند ماه پیش به دعوت کانون فرهنگی آموزش اجرای مراسم بزرگ تجلیل از نخبگان کنکور را برعهده گرفتم . برنامه در سالن همایشهای سازمان صدا و سیما برگزار شد . از همه جای ایران مهمان داشتیم. برنامه با شکوه و خوبی بود .

دیروز تلویزیون محل کارم روشن بود . به صورت کاملا اتفاقی تیزر مربوط به همان برنامه به چشمم خورد ... ادامه مطلب ...

چقدر خنده داره که...!

ــ چقدر خنده داره که 100 هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه
اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!

ــ چقدر خنده داره که یه ساعت عبادت طولانی به نظر میاد اما یه ساعت فیلم
دیدن به سرعت میگذره!

ــ چقدر خنده داره که وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می کنیم
چیزی به فکرمون نمی یاد تا بگیم اما وقتی که می خوایم با دوستمون حرف
بزنیم هیچ مشکلی نداریم!
ــ چقدر خنده داره که خوندن یه صفحه و یا بخش از قرآن یا دعا سخته اما
خوندن 100 صفحه از یه رمان عاشقانه آسونه!

ــ چقدر خنده داره که سعی میکنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه
رو رزو کنیم اما به آخرین ردیف یک مکان مذهبی مثل یه مسجد یا هیأت تمایل
داریم!

ــ چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در
برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما برای بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم
تو آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!

ــ چقدر خنده داره که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می کنیم اما
سخنان افراد مقدس و قرآن رو به سختی باور می کنیم!

ــ چقدر خنده داره که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا
کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدن به بهشت برن!

ــ چقدر خنده داره که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به
دیگران ارسال می کنید به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته شود همه جا را
فرا می گیرد اما وقتی که سخن و پیام الهی رو می شنوید دو برابر در مورد
گفتن و یا نگفتن اون فکر می کنید!

ـــ خنده داره . اینطور نیست؟!

ــ دارید می خندید؟ ... دارید فکر می کنید؟
ــ این حرفارو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاس گذار باشید که او
خدایی دوست داشتنی است.
ــ آیا این خنده دار نیست که وقتی که می خواید این حرفارو به بقیه بزنید
خیلی ها رو از لیست خودتون پاک می کنید بخاطر اینکه مطمئنید که اونها به
هیچ چی اعتقاد ندارند؟!!!

ــ خنده داره؟ ...... نه ؛ متأسفانه تاسف آوره.

دروازه بان استقلال پنجشنبه داماد می شود

به گزارش آخرین نیوز وحید طالب لو دروازه بان تیم فوتبال استقلال تهران پنجشنبه شب رخت دامادى بر تن خواهد کرد.

سایت باشگاه استقلال تهران نوشت:مراسم ازدواج وحید طالب لو دروازه بان تیم فوتبال استقلال تهران پنجشنبه شب با حضور تعدادى از اهالى فوتبال برگزار مى شود.طالب لو هم اکنون در اردوى استقلال است اما به نظر مى رسد کادرفنى استقلال با مرخصى چند روزه این بازیکن موافقت کند. این اتفاق فرخنده را به دروازه بان با اخلاق استقلال و همسرش تبریک عرض مى نماییم.

اهدای عضو

سلام چند وقت بود که حرف دل ننوشته بودم تا این که امروز رفتم تو سایت اهدای عضو ثبت نام کردم که کارت اهدای عضوبگیرم تا اگه یه روزی مرگ سراغم اومد با اعضای بدنم زندگی سراغ چند نفر دیگه بیاد.



دل نوشته های یک گیرنده عضو

ازکودکی به یاد دارم که سرفه میکردم وگمانم این بود که این سرفه ها همانند نفس کشیدن جزئی از زندگی انسان است ودیگران نیز برای زنده ماندن باید سرفه کنند! این فرض اشتباه من در دوران کودکی بود وخیلی زود به آن پی بردم.

 اما درهمین دوران خوش کودکی که البته برای من ناخوشی های آن بیشتراز روزهای خوشش بود سوالی همیشه ذهن مرا مشغول خود میکرد. اینکه چرا من باید دارو بخورم؟ وچرا حالم خوب  نمی شود؟! کودکی من با تمام تلخی ها وشیرینی هایش به پایان رسید و لحظه های زندگی ام وارد مرحله ی نوجوانی شد که تلخ تراز کودکی ام بود. حالا دیگر همراه سرفه هایم تنگی نفس را نیز احساس میکردم. این گونه نفس کشیدن برایم ناآشنا بود وغیرقابل تحمل... با گذرزمان روزهای سختی را برای خودم پیش بینی میکردم. زیرا سخت نفس کشیدن را با تمام وجودم حس میکردم. و اطرافیانم نیز به این مسئله پی برده بودند. در بهار81 دلیل همه ی رنج هایی را که درتمام این سالها کشیده بودم را فهمیدم وقتی که نام بیماری وچگونگی به وجودآمدنش به من گفته شد.

بیماری من ازنوع سیستیک فیبروزیز (CF) که لاعلاج میباشد است که پا به زندگی من گذاشته بود. روزهای نوجوانی عمرم سپری میشد بی آنکه لذتی از این روزها ببرم. بیماری روزبه روز پیشرفت میکرد ومن روز به روز ضعیف تر میشدم. پدر ومادر مهربانم همه ی تلاششان این بود که من برابر بیماری مقاومت کنم واز روحیه ی خوبی برخوردار باشم.



ادامه مطلب ...

تصاویری: آقازاده‌های دنیا!

تصاویری از خانواده رؤسای جمهور و برخی مقامات فعلی و سابق جهان



محمود احمدی نژاد

ادامه مطلب ...